مشاوره خانواده

نوشین فایضی روانشناس و مشاور خانواده در مورد یکی از دغدغه های جامعه امروزی یعنی اشتغال همسر در محیطی با جنس مخالف که در ایران نیز کم و بیش دیده میشود توضحیاتی اراعه داد.

وی در خصوص اینکه آیا کنترل همسر و حساسیت در این خصوص کار درستی است یا خیر میگوید : کنترل باید باشد. خصوصا در جامعه امروزی که بساط موبایل و مجازی و انواع و اقسام سایت ها باب شده و عملا اکثر جوانان به نوعی مرض جنسی مبتلا هستند.

اشتغال همسر در کنار جنس مخالف در جاهایی مثل شرکتها و ارگانهای دولتی و کارمندی از گذشته بوده و جالب است بدانید اکثر روابط اصطلاحا خیانتی در چنین جاهایی اتفاق میافتد.

اینکه به همسر خود اعتماد دارید به معنای آزاد گذاشتن وی در هر مکان و زمانی نیست چرا که هیچ شخصی خودش نمیخاسته زندگی اش دچار بحران و گسستگی شود.

این موضوع مربوط بیشتر در مورد مردان متاهل به چشم میخورد که با ورود منشی یا کارمند خانم حتی نخواسته وارد ارتباطاتی با وی میشوند که حتی دیده شده خانم نیز متاهل بوده اما این دو با یک رابطه خیلی معمولی و همکارانه شروع کرده و با گذشت کمی زمان وارد رابطه ای دوستانه تر و اصطلاحا عاطفی شده و  بالاخره این رابطه موجب یک رابطه پنهان با جنس مخالف و حتی قرارهای دوستانه شده و درهر صورت حتی اگر پنهان بماند موجب آشفتگی و از هم پاشیدن رابطه شویی میشود چون علی رغم میل باطنی شخص دوست دارد وقت بیشتری با کسی که تازه آشنا شده بگذراند! این خصلت درونی خود باعث سرد شدن شخص از زندگی و همسر خود و حتی ممکن است زمینه ساز خیانت متقابل باشد. چون شخص ممکن است طرف دوست جدید خود را با همسر خویش مقایسه کند! مثلا اینکه زوجی که به تازگی وارد زندگی شده خب طبیعی است که با هم تعارفی ندارند و ممکن است خیلی چیزها نیز بهم بگویند یا برای هم کمی یکنواخت باشند یا شخص زن خودرا میبیند که کمی غر میزند یا خانه داری نمیکند یا سرگرم چیزهای دیگر است یا بدلیل مشغله روزانه حوصله رسیدگی با شوهر خود را ندارد یا دلایل دیگر که خب شوهر میسنجد که وقتی مجرد بود چقدر راحت تر بود و همه چیز مهیا بود و حتی تحت فشار مسولیت نبود و همه اینها زمینه فشار عصبی را فراهم میکند که باعث میشود در ارتباط با دختری دیگر متوجه رفتار بهتر دوست جدید شده و توجی نمکیند که در روابط دوستی شرایط فرق میکند و اخلاقیات واقعی ممکن است حتی رو نشوند! جدای این آقا میبیند که طرف دوستش شاید زیبارو تر است! شاید بیشتر دلبری میکند یا بیشتر درکش میکند! حالا اگر خانم نیز کمی میل به ارتباط داشته باشد قطعا رابطه ای دوستانه شکل میگیرد که به طور قطع به روابط عاطفی و جنسی ختم شده و ممکن است حتی پنهان بماند اما ضربه بسیار بزرگی به زندگی وی وارد میکند! چرا که شخص از همسر خود زده شده و عملا علاقه خود را از دست داده و شاید به دلیل ترس جدایی و مهریه و غیره اصلا پنهان کاری کند اما قطعا دیگر هوش و حواسش سمت دیگری است و همسرشرا از روی مجبوریت نگه داشته! چنین چیزهایی کم کم موجب کج خلقی و بدرفتاری و بی توجهی و حتی کم شدن حساسیت میشود چون کسی که زن خودرا دوست داشته و برایش مهم بوده اول در تمام حرکاتش حساس میشود اما بعدا هیچ توجهی نمیکند و شاید اصلا برایش مهم نباشد که چه میکند و با کی میرود! چون از جایی دیگر هم تامین است و هم عشق و علاقه بوجود آمده و هم مسولیت خاصی ندارد و هم از آن طرف رضایتمندی کامل دارد! 

پس توصیه بنده همواره به خانم های عزیز خانه دار این است که سر بحث اعتماد و دوست داشتن شوهر خودرا هرگز نادیده نگیرید! حتی اگر شخصی کم رو و خجالتی یا متعهد و با خدا به نظر میرسد! چون حتی اگر وی خودش نخواهد و دوستتان داشته باشد بازهم قرار گرفتن در محیط های پرخطر و حتی شروع رابطه خیلی ساده میتواند زنگ خطری برای شما باشد!

در مورد اشتغال ن متاهل هم اضافه کنم که : خوشبختانه امروزه کم تر مردی راضی به کار کردن خانمش در محیط های بیرون است . چه برسد به کار کردن در کنار جنس مخالف! 

اما بازهم با سخت شدن زندگی مشترک در مواردی دیده شده که خانم نیز بیرون کار میکند اما بازهم با حساسیت آقایان روبرو میشویم که خب حق هم دارند!

دلیل اول این است که زن باید مشغول خانه و زندگی و تامین نیازهای خانه و مرد باشد و مردهم دلگرم به خانمش درگیر کار و زندگی و تامین خانمش! این چرخه طبیعی ترین چرخه زندگی سالم بوده که حتی در کشورهای خارجی نیز هنوز هم جزو الگوهای موفق زندگی است و خوشبتانه در ایران نیز این الگو بیشتر استقبال میشود. چون اشتغال زن به مرور باعث مشکلاتی میشود که از جمله آن میتوان به عدم تامین کامل شوهر و عدم تامین خیلی چیزها اشاره کرد که همگی باعث دلسردی مرد از زندگی شویی و روی آوردن وی به زنی دیگر میشود.

جدای این مساله متاسفانه بعضی از مردها اجازه اشتغال خانمشان در محلی که آقا نیز کار میکند را میدهند که با این کار هم زندگی آن آقارا دچار بحران میکنند (اگر متاهل باشد) و هم زندگی خودشان را! پس بنده همواره میگویم که آقایان محترم بخاطر تامین زندگی تا جای ممکن اجازه چنین کاری را ندهند! بنده به عنوان یک مشاور و روانشناس حداقل روزی چند مراجعه به خاطر چنین مسایلی دارم.

چون حتی اگر آن آقا هم متاهل باشد و خان شما هم همینطور . این دو بالاخره هم دیگر را بصورت روزانه ملاقات میکنند و بصورت طبیعی وارد رابطه ای همکارانه و دوستانه میشوند! درست است حتی اگر هر دو متعهد و درستکار باشند بازهم بالاخره چنین رابطه ای شکل میگیرد!

یک سلام و کمی صحبت جزیی(که اینطور هم نیست و آقایان ما هر پیشنهادی میدهند) میتواند به مرور به صحبت هایی بزرگتر تبدیل شود. کم کم هردو صحبت کرده و ممکن است گاه شوخی هایی صورت بگیرد و به نوعی به هم عادت هم کنند! رابطه کاری به رابطه ای دوستانه تبدیل شده و عملا خیلی حرف ها زده شده و این وسط به طور غریزی نوعی علاقه و اصطلاحا خوش آمدن صورت گرفته و زمانی میرسد که رابطه یک رابطه عاطفی شده و هر دو خودرا درگیر یک رابطه ای میبینند که همدیگر را نمیتوانند که نادیده بگیرند یا ترک کنند و در موارد پیشرفته حتی رابطه جنسی نیز اتفاق میافتد! خب اگر همسرشان بداند زندگی شان خراب میشود و مجبورند پنهان کنند! با پنهان کاری نیز فقط صورت مساله پوشیده شده ولی عملا خیانت صورت گرفته و دل و هوش شخص سمت کس دیگری است!

آقایان که تنوع طلبند خانمی دیگر گیر آورده و خانم هم که بطور طبیعی و احساسی وابسته کس دیگر شده! حالا مثال بنده در بهترین حالت ممکن بود وگرنه در محیط های کاری و اداری با اینکه سخت گیری پوششی و رعایت صورت میگیرد اما همزمان با ورود یک خانم معذرت میخواهم به وی چشم جنسی میدوزند! حالا چه برسد که متاهل هم باشد! 

ببینید سر بسته بگویم که امکان ندارد در محیطی خانم و آقا با هم برخورد داشته باشند و رابطه ای شکل نگیرد! پس هموراه تاکید بنده جلوگیری از بروز فاجعه است!

بنده روزانه چندین مورد مراجعه دارم که سر چنین قضایایی که قابل پیشگیری است طلاق صورت میگیرد یا اگر صورت هم نگیر اعتماد و عشق و علاقه بطور کامل نابود میشود و عملا از هم سرد میشوند و زندگی نامعلوم و خشک و لجوجانه ای دارند! 

بنده همواره میگویم که قبل از ازدواج سرچنین مسایلی صحبت کنید و اگر از روابط پرخطر و ارتباطات دوستانه که خوشتان نمیاید بگویید! سر خیلی چیزها توافق کنید. هم دیگر را دوست داشته باشید و اگر واقعا دوست دارید کنار بیایید و خودرا هرگز در موقعیتی قرار ندهید که زمینه خیانت یا جدایی فراهم شود. 

طبق تجربیات بنده حتی دیده ام که آقا یا خانم قبول کرده ولی ته دلشان حس شک و تردید بوده! همین خود کم کم باعث میشود شک و تردید رفته رفته بیشتر و بزرگ تر شود تاجایی که کاملا بهم مشکوک میشوند و اعتماد از بین میرود! زندگی از هم میپاشد با اینکه چیزی رخ نداده!

وقتی یکی از طرفین در محیطی با جنس مخالف برخورد دارد خب طبیعی است که همسر مشکوک شده و میل به چک کردن گوشی و پیام و زیر نظر گرفتن و . دارد! هرچقدرم بیخیال باشید بالاخره حس تردید هست که نکند با فلانی رابطه دارد؟ من نیستم چه کارایی میکنند؟ نکند الان با اونه و خیلی چیزای دیگر.

بنده هم به طرفین حق میدهم چون در جامعه امروزی فساد زیاد شده و خیلی راحت رابطه شکل میگیرد. از اول صحبت کنید و عاقلانه تصمیم بگیرید! از روی احساسات تصمیم نگیرید. به نظر هم احترام بزارید و از هم اجازه بگیرید و اگر طرفتان رضایت داشت انجام دهید نه اینکه قانعش کنید! 

کسی که سر چنین چیزهایی روابط عادی با جنس مخالف و دوستانش را به شما ترجیح میدهد صادقانه بگویم بدرد زندگی نمیخورد! چون هر لحظه که نمیشود مدام چکش کنید و شک داشته باشید .

توصیه کلی بنده همیشه پیشگیری است . پیشگیری از موقعیتی که عامل تباهی زندگی است.  درست تصمیم بگیرید. زندگی تان را دوست داشته باشید و وقف خودتان و همسرتان باشید نه کس دیگر. اول و آخر خوتان میمانید! شخص سوم به راحتی میزند زیرش! شما میمانید و قلبی شکسته و اعتمادی از بین رفته و زندگی خراب شده که ممکن است به طلاق کشیده شده باشد!بهمین راحتی!